احساس نویسی

خدایا دست بقیه رو بگیر ، اونا بیشتر از من کمک میخوان ...

خدایا دست بقیه رو بگیر ، اونا بیشتر از من کمک میخوان ...

خدایا متشکرم ...

پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۱ فروردين ۹۵، ۱۱:۴۲ - دخترک
    ممنونم

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حس خوب» ثبت شده است

من حالم عالیه عالی عالیه ...من بهترین آدم روی زمینم ...هیچکس قابلیت های منو نداره ...من رو خدا منحصر به فرد آفریده ...من میتونم توی این سال بهترین باشم ...بهترین آدم روی زمین ...من میتونم !!!یه جمله این شکلی توی نظرات باید بنویسین که بهتون روحیه بده ...اگه ننویسین .............پس عجله کنین ...امروز تولد یکی از بهترین ادم ها توی زندگی منه ...فردا هم تولد پسرش هست یه تبریک بهش بگین ...این متن رو نمیخونه ولی شما تبریکتون رو بگین بهش میرسه ...آخرین روز سال ...همدیگرو دوست داشته باشین ...تورو خدا بد کسی رو نخواین ...دعا های بد نکنین ...با کسی قهر نباشین ...لطفا خوب باشین ...خیلی خیلی ممنون که مطالب وبلاگ رو میخونین ...این اخرین پست امسال هست و تا سال بعد هیچ پستی نمینوسم !!!خیلی دوستون دارم .موفق تر ببینمتون توی همه ی مرحله های زندگی - امیدوارم غول آخر هم بکشین برین بهشت ...خدایا ظهور اقامون رو نزدیک تر کن ...خدایا خوبی و قشنگی رو توی کشور عزیزمون برسون به سقف .عالی باشین عالی زندگی کنین و عالی ببینین .یا مهدی ( عج ) ...پ. ن :قالب وبلاگ تغییر نکرده تغییرش دادم - اینو نگفتم که از خودم تعریف کنم.واسه این گفتم که اگه سال جدید خواستین تغییرات کوچیک بدین به من بگین در حد توانم کمک میکنم.
۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۱۷
ehsas nevis
امروز با اتفاق های خیلی قشنگ شروع شد !!!شادی 120% - از اون روزایی بود که تانک هم از روم رد میشد بلند میشدم بهش میخندیدم !!!امیدوارم از انرژی این پست لذت ببرین ...صبح مثل همیشه با ورزش و ... شروع شد - انرژی زیاد ...صبح کلاس داشتیم  استاد اومد و امتحان گرفت ...   یکی نیسیت به این بشر بگه : عزیز دلم قبلش یه پیش زمینه ای بده !!!منم که شاگرد زرنگ بالا شدم ( الکی مثلا منم هستم ).انقدر تقلب رسوندم که استاد خودش برگمو گرفت - خب عزیزم داری امتحان میگیری وایسا همه بالا بشن دیگه !!!امتحان های پایانی خیلی رو فرم میرم - فرصت شد واستون تعریف میکنم - شاید یکم یاد گرفتین ...والا کسایی که زرنگن نباید تقلب بدن !!!  حرف شد !!!   گناه ندارن بقیه !!!من یبار یه درس رو 20 نمره نوشتم بعد همرو تقلب رسوندم نمرمو میخواستن 25 صدم رد کنن - با دخالت مدیر گروهمون کنسل شد.نمیخوام از خودم تعریف کنم ولی خدایش ...  اگه توجه کنین دفتر چه های آزاد و سراسر مقطع کارشناسی ارشد توضیع شده فردا هم اخرین مهلتش هست !!!رفتم ثبت نام کردم و ...   خدا ببینم چی میخواد.امروز انقدر انرژی داشتم که نگو ...   هرکی مارو میدید مطمئن بود که یه چیزی مصرف کردیم ...یه رفیق دارم -  امروز روانیش کرده بودم ...   خدا نکنه من حالم خوب باشه !!!یعنی هر کی نزدیکم میشد پر انرژی میشد - مثل امواج وایفا شده بودم !!!امتحان دادمو رفتم کلاس بعد ...   سر کلاس بچه های کلاس رو اذیت میکردم !!!   اصلا خیلی حال میداد ...سر کلاس بودم استاد به من گفت بیا !!!کجا ؟؟؟  من ؟؟؟  چرا من !!!استاد : بیا کمکت میکنم مثال رو حل کنی !!!   مثال !!!  مگه مثال گفتین ( سر کلاس جزوه هم نمی نویسم - بقیه جای من مینویسم - خونه میخونم )گفت بیا ...   گفتم استاد چی تو من دیدن که منو انتخاب کردین !!!رفتم ...  به مثال نگاه کردم !!!   سخت نبود خونده بودم  - درس مورد علاقم بود.ولی خیلی استرس گرفتم ...   ولی رو فرم بودم کوه هم نمیتونست حالمو بگیره ...رفتم حلش کردم ...   ولی سخت بود ...  یه نمره ای هم گرفتم .کلاس تموم شد ... منم که رو فرم ...رفتیم بیرون ، یک ساعت بیکار بودیم - انقدر خندیده بودیم فکم جا بجا شده بود ...برگشتیم سر یه کلاس خیلی سخت -  واقعا سنگین بود ...استاد هم جدی ...   یعنی با کوه نمکم نمیشد خوردش - یعنی نباید شلوغ میکردم ؟؟؟برو بابا - کلاسو از خشکی درآوردیم - اینجوری بهتر شد درسم بیشتر میچسبه ...نصف کلاس رو داشتیم درباره سینمای هند صحبت میکردیم یعنی گند زده بودیم به هرچی درس !!!   خدا پایان ترم رو بخیر کنهبالا خره تموم شد و من داشتم میومدم ...   خورشید داشت غروب میکرد !!!واییییییی  -   انقدر قشنگ بود که داشتم دیونه میشدم !!!   یکسال توی این دانشگاه بودم ولی تا حالا همچین چیزی ندیده بودم !!!یه نور نارنجی از زیر خونه هایی که فقط سایشون معلوم بود - دکل های برق که به هم وصل بودن !!!هوایی که هنوز روشن بود - سرمایی که داشت تا استخونم نفوذ میکرد رطوبت هوا !!!  -  عاشق اون صحنه شده بودم ...با یکی از دوستام رفتیم از دانشگاه بیرون ...   تو بین راه یکی از دوستام یه چیزی بهم گفت که شیرینیش هنوزم از تنم بیرون نرفته ...واقعا ادم میتونه با حرفاش کوه رو 30 سانتی متر تکون بده !!!بهم گفت عاشق شخصیتتم یعنی آرزومه حس حالتو داشته باشم ...خیلی پسر گلیه ... 6 سال ازم بزرگتره .تموم شد رسیدم نزدیک های خونه ...   حسش اوم برم بستنی بگیرم !!!داشتم یخ میزدم - لباس نپوشیده بودم میدونین چرا ؟؟؟من توی شادی 120% لباس نمیپوشم تا سرمارو حس کنم !!!حالا فرض کن با این وضعیت هوس بستنی هم کرده بودم - پیش خودم گفتم مرتضی تو کی میخوای آدم بشی !!!رفتم گرفتم - داشتم یخ میزدم ...   حالا این که خوبه یبار هوس نارگیل کرده بودم بلند شدم لباس پوشیدم رفتم گرفتم !!!بعد به یکی از دوستام گفتم - هر وقت منو میبینه میگه مگه آدم هوس نارگیل میکنه ؟؟؟  مگه نارگیل دوست داشتنیه !!!    مگه نارگیل میوه است ؟؟؟   خیلی خوشحالم ...   نمیدونم چرا ...این از اون نمیدونم چرا هایی هست که دوست دارم همیشه داشته باشم ...میتونستم از همون صبح واسه امتحان ، کلا حالمو خراب کنم - ولی ...این باعث شد بهتر هم امتحان بدم !!!   سر کلاس تونستم سوال رو حل کنم - خودم احساس میکنم اگه اون لبخند و خنده هارو سر کلاس نداشتم اصلا استاد سمت منم نمیومد.اینا همش خاطره هست ...با بد حالی خرابش نکنین ...به اندازه کاربر های گوگل دوستون دارم ...خیلی خیلی خیلی مهربونین چون از نوشته هام تعریف میکنین !!!بهتر هم میشین اگه انتقاد کنین ...یا مهدی
۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۴ ، ۱۶:۲۱
ehsas nevis
امروز رها شدم ... یعنی فراموش کردم همه چیز رو جز یه چیز که همیشه باهام هست و میمونه ... ( خدا )نمیدونین چه حسی دارم  - بعد مدت ها دارم میفهمم که زندگی یعنی چی !!!زندگی یعنی دیروز وقتی که بارون میزد !!!  زندگی کردن امروز بود وقتی که با پای برهنه روی چمن های سرد توی باغ بزرگ راه میرفتم ...زندگی یعنی این که ببینی ، چیز هایی رو که بقیه نمیبینن - و از دیدنش لذت ببری لذت ببری ...زندگی یعنی خیس شدن توی بارون ...  سرما خوردن ...زندگی یعنی این که همه فکر کنن دیوونه ای ...  زندگی یعنی پریدن و رها شدن ....وقتی که ذهنت رو خالی میکنی از درد ...همیشه دارم درد هامو فریاد میزنم ...  یکی نیست بگه اخه چه مرگته !!!سالم سر زنده داری به زندگیت ادامه میدی ...زندگی این نیست که فکر کنی چی داری - زندگی یعنی چیزی که داری ،  بهترین چیز دنیاست !!!فردا نیستم خواستم یکم از کسی بگم که تا پارسال از صداش لذت میبردیم.دارم از فعل گذشته استفاده میکنم - باورش هنوزم سخته - چون یکی بود / ولی دیگه نیست ...کسی که توی سخت ترین شرایط که داشت با سرطان دستو پنجه نرم میکرد ازش پرسیدن چه حسی داری :گفت تا حالا توی زندگی انقدر حس قشنگ و عالی نداشتم.بهترین لحظه زندگی همون بدترین لحظه هست - چون توی این لحظه هاست که حضور خدارو بیشتر حس میکنی ...خیلی دلم میسوزه ...نمیخوام تظاهر به چیزی نمکنم - [ اصلا دلیلی نداره چون شما منو نمیشناسین ]خیلی دلم میسوزه وقتی میبینم کسی که این همه سال زحمت کشیده تلاش کرده و یهو ...زندگی رو سخت گرفتیم ...   خودم رو میگم ...70% مشکلاتمون واسه پوله !!!فردا سالگرد مرتضی پاشاییه !!! [ یه فاتحه براش بفرستین  ]خب چیکار کنم ؟؟؟   الکی بزرگش کردن !!!  خواننده نبود که بابا !!!  پیامبر کردنش !!!مگه شما اهنگاش رو گوش دادی ؟؟؟   مگه میشناسیش ؟؟؟   باهاش برخورد داشتی ؟؟؟   مصاحبه هاشو دیدی ؟؟؟نه  - پس چی میگی ؟؟؟خدایا منو بسوزون و نزار این حرفارو بشنوم - چهل روز عکس هادی نوروزی آواتارم بود - میگن این که تموم شده عکستو عوض کن !!!داریم توی دنیایی زندگی میکنیم که همه چیزش تاریخ مصرف داره !!!چند وقت میشه که خودمو زدم به دیونگی ...نمیخوام بشنوم بقیه چه فکری میکنن - بقیه بهش میگن دیوونگی ...ببخشید موضوع زیاد میگم چون احساس نویسیه دیگه امروز توی ماشین داشتیم میرفتیم - اصلا صدای هیچکسی رو نمیشنیدم انگار کر شدم فقط داشتم به اهنگ گوش میدادم ( خیلی اهنگ گوش میدم - توی ماشین هم ،  اهنگ هایی که میگم باید پخش شه !!!  )تا اینجاش تمرکز روی اهنگ بود ولی من یه کار دیگه ای هم میکردم - داشتم توی ذهنم متن اهنگ رو که میشنیدم مینوشتم - با خط مشکی روی کاغذ سفید !!!رفتم خونه فامیل تازه فهمید که از من سوال هم کرده بودن !!! ( کر شه بودم )رفتم خونه فامیلمون داشتم پرتقال میخوردم !!!   فوکوس کرده بودم روش بعد آروم آروم پوست رو میتراشیدم این باعث میشد بوی پرتقال رو کاملا حس کنم.کاملا از دور اطرافم که همه نشسته بودن دور شدم !!!دیدم یه ربع دارن منو نگاه میکنن !!!3 تاشون گفتن عاشق کی شدی ؟؟؟   2 تاشون گفتن دختر های استان گیلان همه خوبن !!!  2 تا هم گفتن دیوونست !!!من فقط داشتم از بوی پرتقال لذت میبردم !!!  چرا اخه انقدر درباره من قضاوت میکنین !!!  خوب من بوی بعضی چیزارو از خودشون بیشتر دوست دارم !!!این عاشق شدن یا دیونگیه !!!   نمیدونم شاید باشه !!!  بعدش موقع رفتن یه بالنگ به من دادن که از شرق گیلان اومده بود - فوق العاده بود !!! بعد این رو بقیه فقط بو میکردن !!! یعنی موقع بو کردنش زمان رو حس نمیکردنی ...واقعا بعضی چیز ها هستن که خیلی کوچیکن ولی معنی عمیقی دارن !!!درسته بعضی وقتا از درد مینویسم و گله میکنم ولی این دنیارو دوست دارم ...خدایش اگه از درد نگی انگار نمیچسبه - بخدا اگه درد نداشته باشین - اصلا زندگی نمیچسبه ...وقتی درد داشته باشی باید گله کنی ...    من دارم با قانون بازی میکنم !!!ولی خارج از شوخی - خارج از پست هایی که عصبانیم و هرچی به ذهنم میاد مینویسم.بعضی چیزا دردشون بشتر از اونی هست که تو وجود ماست ...درد اینی نیست که من دارم ...درد یعنی : یعنی جونایی که زیر پل توی این سرما تنها محافظشون یه پتو هست ... یعنی دختر 20 ساله ای که میفهه MS داره ...یعنی دختری که همه چیزش به ته خط رسیده و تمام دلخوشیش تنابیه که داره صفت میکنه ...یعنی کسی که نقص عضو داره ...یعنی کسی که شیمیایی شده ...یعنی  دیدن بچه هایی که غذا ندارن بخورن ...یعنی ...بدتر از اینا میدونی چیه - اینارو ببینی و نتونی کاری کنی یا وقتی برسی که خیلی دیر شده ...چه مرگته مرتضی !!!   چرا انقدر نا شکری ...خدایا حاضرم بمیرم ولی گریه کسی رو نبینم - هروقت گریه کسی رو میبنیم یا باید کاری کنم یا بی اختیار چشمام رو میبندم.اره من دیوونم - چون :- نارحت میشم وقتی نارحتی بقیرو میبنیم ( حتی دشمنم )- عاشق کسی شدم که اصلا نه من میشناسمش نه اون منو میشناسه - بی اختیار به چیز های که معمولیه میخندم - توی خنده دار ترین شرایط به درد هام فکر میکنم - با چیز های معمولی نهایت شادیم رو بدست میارم - میترسم از گفتن چیزی که واسه بقیه مهم نیست - عاشق چیز هایم که بقیه ازش تنفر دارن - 7 ساعت پشت سیستم میشینم و خسته نمیشم - از بین بهترین ، بدترین رو انتخاب میکنم- از درد هام لذت میبرم - همیشه تو رویا هام زندگی میکنم - درس رو دوست دارم - از استاد های سخت گیر خوشم میاد !!!- واسه پول و شهرت افراد بهشون احترام نمیزارم -و...همین دیوونه ای که بقیه میگن ...  ( بعضی ها هم بهش میگن عاقل )خوشبخت ترین آدم روی زمینه ...بهترین حس های دنیارو خدا داده به همین دیونه ای که داره این متن رو مینویسه !!!عاشق دنیام ... عاشق زندگیم ...  عاشق خدام ...  عاشق این حسم ...ببخشید انقدر حرف زدم - دلم پر بود ...[ حالا عنوان پست رو چی بزارم  ؟؟؟ ]عاشق تک تکتون هستم - غمتون رو نبینم ...یا مهدی ...
۱۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۴ ، ۱۶:۳۰
ehsas nevis
سلام ... امروز 8 ابان روز نوجوون هست.دورانی که اصلا نمیدونم چجوری گذشت انقدر دوران عالی و خوبی بود که اصلا گذرشو حس نکردم.من این روز رو به همه نوجوون های عزیز تبریک میگم. امیدوارم همیشه توی زندگیشون این حس حالشونو حفظ کنن.امروز روز دربی هم هست دربی 81 بین استقلال و پرسپولیس دربی که با بقیه دربی ها یه فرق بزرگ داره و اونم مرحوم هادی نوروزیه ...یه جای دیدم که نوشته بود 24=4*6 - حالا خارج از بحث فوتبال امیدوارم اتفاقی نیوفته که بازی به حاشیه بره ...اینم بگم که من خیلی فوتبالیم ولی زیاد حرف نمیزنم چون توی این چند روز انقدر بحث کردین که دیگه منم بیام از فوتبال بگم دیگه فکر کنم خوب نباشه.حس که امروز دارم حس عادیه روبه عالیه ...امروز نمیخوام چیزی جدیدی بگم.اول میخوام سه تا ارزوی لحظه ایم رو بنویسم :1- میخوام همین الان با هواپیما پرواز کنم با اهنگ سیامک عباسی - من راهیم 2- توی جنگل با تفنگ واقعی ( ترجیحا M4 ) جنگ کنم. جنگ هم تیمی باشه. 3- دوست دارم روی برف سرسره بازی کنم. اهنگم هرچی شد فقط بخونه ...یه چیزی هم اینجا بگم - اون خوابی که نوشتم 1/10 اون چیزی که دیدم نبود - اونو اگه نوشته بودم وحشتش زیاد بود - سعی کردم تمام پیشنهاد های دوستان رو انجام بدم - خدا بالا رو دور کنه ...یه تشکر هم بکنم از شما ها که به دل نوشته های بی مقدار من رنگ محبت میدین .عجب جمله ای گفتم ...بعید بود از من - اینجا نوشتم خیلی حالم خوب شد.من که حرف ندارم بیاین دعا کنیم 4 تا الان میگم من استقلالیم - نه نیستم - 7 تا دعا میکنیم :1- خدایا امید رو توی جامعه ما زنده کن ...2- خدایا درد هارو از جامعه ما بگیر ...3- خدایا این حال خوب رو از ما نگیر و به همه منتقلش کن ...4- خدایا درکی به ما عطا کن که بتونیم این دنیا رو بفهمیم. با عشق زندگی کنیم نه نفرت ...5- خدیا ممنون به خاطر این همه مهربونی - خدایا کمکمون کن که بتونیم بندگیتو بکنیم.6- خدایا پرسپولیس امروز ببره ...7- خدایا فرج اقا امام زمان را نزدیک بگردان ...نمیدونم چرا مثل همیشه قشنگ در نیومد ممنون از نگاه قشنگتون و لطفی که به من دارین.موفق باشین یا مهدی ...
۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۴ ، ۱۰:۴۴
ehsas nevis
روز خاصیه ...روزی که پرسپولیس اولین بازیشو بعد هادی نوروزی انجام میده ...هعی ...انگار همین دیروز بود که داشت واسه تیم بازی میکرد ....امروز پر از اتفاق های خاص بود واسه من - انگار دارم موفق میشم که فردا برم ...هعی ...خدایا ممنونم ازت ...نمازم رو هم دارم مرتب میخونم انگار انرژی های مثبت شما جواب داد ...ممنون از همتون که انقدر به من لطف دارین !!! حس که امروز دارم حس خالی ای هست - یعنی هیچ حسی ندارم ولی دوست داشتم این حس رو با شما به اشتراک بگذاریم.میدونین توی این شرایط چیکار میکنم که حالم خوبشه ؟ ( حتما امتحان کنین )سعی کنین توی هر روزی که حالتون خوب نیست خیال پردازی کنین ...اگر نوشته های قبلی رو بخونین میفهمین که من چقدر رویا پردازم - یعنی کل روز دارم فقط به رویا هام فکر میکنم.این هم بده هم خوب ...بگذریم - میخواستم بگم که هر وقت حالتون خوب نیست به سه کاری که میخواین توی لحظه انجام بدین فکر کنین ...مثلا من الان دوست دارم ...1. شب باشه توی آسمونه پر ستاره - و توی یه الاچیق کنار دریا باشم ، تنها بشینم و به اسمون نگاه کنم و ستاره هارو بشمرم و همینجور بمونم تا خوابم ببره ...صدای اهنگ مورد علاقم هم خیلی اروم پخش شه !!!2. با یه ماشین ( Golf GTI ) توی جاده ای حرکت کنم که کاملا خلوت باشه و بسیار زیبا باشه - اینم بگم که اهنگ مورد علاقم هم با صدای بلند پخش شه - همینجور فقط برم ...3. خیلی دوست دارم فوتبال بازی کنم توی یه ورزشگاه 100 هزار نفری - دروازبان باشم ( من عاشق دروازبانی ام ) وقتی این لیست رو از خودتون درست میکنین یه حس خوب تمام وجودتونو میگیره - خیلی خوبه ...یه لطفی کنین و توی نظرات اگه دوست دارین - سه تا از کارایی که دوست دارین توی لحظه انجام بدین رو بنویسین اگرم خجالت میکشین اسم خودتون رو وارد نکنین !!!همیشه توی آرامش باشین !!!
۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۴ ، ۱۱:۲۶
ehsas nevis