احساس نویسی

خدایا دست بقیه رو بگیر ، اونا بیشتر از من کمک میخوان ...

خدایا دست بقیه رو بگیر ، اونا بیشتر از من کمک میخوان ...

خدایا متشکرم ...

پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۱ فروردين ۹۵، ۱۱:۴۲ - دخترک
    ممنونم

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «درس» ثبت شده است

سلام ...همه نمره هام اومد . به اون نتیجه که میخواستم رسیدم ...ناراحتم ...مثل یه آدمی شدم که توی یه چاله افتاده و داره اون چاله رو میکنه تا تبدیل به چاه بشه بعد از توش دربیاد.مقطع به مقطع داریم میریم بالا ولی هیچی بلد نیستیم !!!واقعا آیندمون چی میخواد بشه ...همه توی دانشگاه منو تشویق میکنن و همش میپرسن چجوری معدلت رو بالا نگه میداری ؟واقعا چی بگم ؟؟؟وقتی همه امتحان ها زیر سطح نرماله و هیچکس هم نمیخونه ...طرف برگه سفید میده و نمره پاسی میگیره ...واقعا انگیزه میمونه واسه درس خوندن ؟؟؟این ترم لیسانسم رو میگرم  -  بعدش چی ؟رفیقم میگه مدرکو بگیریم خدا بزرگه !!!حالم داره از خودم بهم میخوره - استاد دکتری داره و میاد بهت یاد بده ازش اشکال میگیری کل تخترو پاک میکنه و آخر ترم هم نمرتو کم میکنه !!!از آینده میترسم واقعا میترسم. نه واسه خودم واسه این کشور که با این همه مدرک میخوان چیکار کنن ؟؟؟بیشتر دانشگاه ها شده محل اشنایی و ازدواج ...این مرتضی ما معدل الف دانشگاه شده و ...چی باید بگم به جز یه لبخند مسخره که فقط ناراحت به نظر نرسم.یکی از دوستان دلایل دروغ رو میخواست بدونه :یکی از دلایلش اینه که من نمیخوام خوب به نظر برسم معدلم رو میگم 15 .حداقل منو یه نابغه نمیدونن -  حس تنفر از خودم داره بیشتر میشه .بین این  دو ترم دارم درس های متفرقه میخونم - ازش چیزی نگم بهتره.حالا بگین چرا نارحتی ...امشب اومدم پنجره رو باز کردم یه مارمولک اومد داخل ...هههههه ...با دستمال کاغذی همونجا گرفتمش انداختمش توی شیشه ...توی شیشه یه غلط کردمی توی چشماش بود.چقدر قشنگ بود چشماش مثل اژدها یه خط صاف بود با این که کوچولو بود ولی یه جذبه وحشتناکی داشت - عالی بود.تصمیم گرفتم نگهشش دارم اخه خیلی خوشگل بود.همونجا به فکر غذاش افتادم - رفتم یه سرچی کردم دیدم حشره میخوره !!!خوب من حشره از کجا بیارم ؟؟؟یه نفر درست توضیح نداد که من با این مارمولک چیکار کنم !!!بعد از 15 دقیقه نگاه کردن بهش به فکر ازدواجش افتادم!!!  گفتم یه جفت واسش چجوری پیدا کنم ؟؟؟اصلا این مذکر یا مونث ؟؟؟اصلا پشیمون شدم گفتم گناه داره این بدبخت ... (طی 30 دقیقه)اشتباه اومده بود.بعدا رفتم بیرون ولش کردم یه دقیقه عین بز داشت منو نگاه میکرد !!!خوب عزیز من باید بزنم نصفت کنم. برو دیگه ...رفت منم توی این فکر بودم واقعا مارمولک هایی که میان توی خونه چی میخورن ؟؟؟جدی دارم میگم.من دغدغمه که حیونایی که میخوای نگه داری باید بهشون چی بدی ؟؟؟یه مدت کج دم ( عقرب ) میگرفتم با بهترین دوستم. بیکاری بود دیگه ...میگرفتیم بعد فرار میکردن یعنی خیلی استعداد دارن توی فرار کردن...یادم بیاد ، خاطرتم رو با این طبیعت زیبا براتون تعریف میکنم (  )موفق تر ببینم همتونو ...خیلی خیلی ممنون که میاین و نوشته های بی مقدار من رو میخونین .تا ابد شاد باشین ... و کمی هم غمگین ...یا مهدی ...
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۴ ، ۲۲:۵۷
ehsas nevis
زمستون هم رسید ... یه فصل قشنگ دیگه هم شروع شد - فصلی که با سردیش تموم شدن سال رو داره بهمون خبر میده ...چقدر عمرمون داره زود میگذره ؟؟؟امروز پر از اتفاق های قشنگ بود ... مثل بقیه روز ها ...هفته های اخر دانشگاه هست ... دلم گرفته واسه روزای قشنگی که دارن زود تموم میشن ...امروز یه شوقی توی وجود همه بود ... انگار یلدا به همه خوش گذشته بود - خدایا هر شب مردم رو یلدا کن تا هر روز خوشحالیشون رو ببینیم ...دیروز یکم بهم ریخته بودم ببخشید ... اخه بعضی ها حال و حوصله واسه ادم نمیزارن ...امروز یکی از درس های شیرینمون رو داشتیم ( البته فقط واسه من شیرین بود ) استاد یه سوال داد گفت کل وقت کلاس بشینین اینو حل کنین ...همه منو نگاه کردن  خیلی بهم چسبید !!! استاد هم داشت بهم نگاه میکرد... دوتا رفیق داشتم یکی سمت چپم بود یکی سمت راستم !!!یعنی انقدر اذیتم میکردن که نگو ... بهم میگفت جلبک تو چجوری میخوای حلش کنی  اون یکی بهم میگفت چجوری حلش میکنی !!!میرفتم جلو سخت تر میشد !!! کم کم داشتم دیونه میشدم - سوالی بود که یبار مشابه اش رو حل کرده بودم ولی یادم نمیومد ...توی دستم جزوه تویه دستم کتاب روی پام ماشین حساب !!! رفتم جلو ... رفتم جلو ... به جواب رسیدم !!!خیلی کیف کردم - واقعا سخت بود ... استاد هم بهم یه نمره شیرین داد ...واقعا خیلی کیف میده درسی رو که دوست داری بخونی ...البته یکی از نزدیکام میگه همه دروس مزخرف هستن - اونم یه دیدگاهی هست !!!به نظر من هر درس احترام خاص خودش رو داره - هیچ درسی بی ارزش نیست ...ممکنه یه درس از نظر ما بدرد نخور باشه ولی بقیه عاشقش باشن !!!کم کم داریم به دوره ای نزدیک میشیم که همه باید کتاب بخونن بجای لایک کردن و...من یه هفته ای هست که دارم دروس رو دوره میکنم ... شروع کنین تا بعدش حسرت نخورین ...برنامه ریزی کنین - حتما نتیجه میگیرن ... یه لحظه حس مشاور های کنکور رو پیدا کردم.چند وقت پیش فیلم " A.Beautiful.Mind.2001 " دیدم حتما به شما هم توصیه میکنم ببیننش - واقعا فیلم عالیی هست.توش یه ریاضی دان فوق العاده هست که از دبیرستان یه روان‌گسیختگی از نوع پارانوئید مبتلا شده بود  یعنی روانی شده بود ولی خودش نمیدونست !!!عاشق اون شخصیت شده بودم - مثل من شده بود - واااااااااااااااایییییی ...من عاشق ریاضیم - یعنی به همه چیز ترجیح میدمش !!!شخصیت اول فیلم مخ ریاضی بود و بعدیه مدت دیوونه میشه ... توی زندگیش با یه شخصیت هایی اشنا میشه که وجود خارجی ندارن !!!یعنی توی زندگی خودش سه نفر رو میدید که بقیه نمیبینن !!!بعد کم کم خل میشه ... همه مسخرش میکنن ... یه لحظه گریم گرفت این فیلم رو دیدم !!!این فیلم کاملا واقعیه و از زندگی " جان فوربز نش " گرفته شده !!!این فیلم رو ببینین عالیه ...من که خیلی خوشم اومد !!!ببخشید سرتون رو درد اوردم ...ممنون که نوشته هامو میخونین ...شما باعث دلگرمیم هستین ...یا مهدی ...
۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۴ ، ۱۷:۲۴
ehsas nevis
سلام ببخشید دیر به دیر میام ...ممنون که انقدر نظر های قشنگ میزارین .  ممنون که انقدر محبت دارین.میخوام یکم درباره بی انگیزه بودنم بنویسم نمیدونم چرا ته دلم خالی شده ...من که 90% اینترنت رو مقصر میدونم باید برنامه  ریزی کنم .فردا شنبه هست من از همینجا قول میدم که از هفته بعد تحول تو درسام به وجود بیارم ...تنبلی دیگه بسته ...   باید یکی باشه که اینارو بهم بگه ...نمیدونم چرا انقدر بی انگیزه شدم !!!قبلا اینجوری نبودم - حالا که سختی ها زیاد شده من دارم جا میزنم !!!یکسال تلاش کردم که معدلم بالا باشه - نمیزارم واسه سهل انگاری همه چیز خراب بشه ...یه سوال :شما چیکار میکنین که عادت اینترنت از سرتون میپره ؟؟؟یعنی من یه سری از درس هام با کامپیوتر هست - ولی میشنم پشت سیستم تنبل میشم .باید قوی باشم ...واسم انرژی مثبت بفرستین - تا بتونم این دوره سخت رو پشت سر بزارم.یه حسی دارم ...   مثل این که توی یخچال گیر کردم ...نمیدونم باید چیکار کنم !!!   هر چقدر هم وقت تلف کنم یخ میزنم ...باید یکم فکرم رو بزارم توی کار هام باید همه تفریح هاموحذف کنم ...امروز رو استراحت میکنم فردا شروع میکنم - حالا میبینیم ...من این ترم هم باید معدلم بالا باشه ...از هفته بعد میانگین های هفته هم رو تو همین وبلاگ مینویسم  ...اگه خوبم وایسا بقیه ببینن اگرم بدم بزار بقیه ببینن - باید اهرم فشار روم باشه تا بتونم کار کنم.اگه همینجور دست رو دست بزارم هرگز نمیتونم موفق بشم .این هفته هم خودمو تنبیه میکنم و خونه نمیرم ...ادم انقدر بیخیال میشه اه اه اه حالم بهم خورد ...از هفته بعد باید محکم باشم - واسم دعا کنین .هر روز دارم بهونه میارم - اینجوری نمیشه که !!!فقط باید زور بالا سر ادم باشه ادم بتونه موفق بشه ؟؟؟امروزم تمام فیلم هامو پاک میکنم ...من دیگه خیلی پرو شدم ...  -   کار دارم حالا با خودم ...امشب رو راحت باش از فردا پوستت رو میکنم.ببخشید یکم متفاوت شد احساس امروزم ولی لازم بود یکم خودم رو تنبیه کنم ...از هفته بعد تو خودم حکومت نظامی اعلام میکنم تا بتونم سخت کار کنم.اینجوری پیش برم باید برم غاز بچرونم !!!!ممنون که محبت میکنین و متن های بی مقدارمنو میخونین و نظر میدین ...نظر های این پستتون رو سعی کنین انتقادی بیان کنین .یا مهدی ...
۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۴ ، ۱۷:۲۹
ehsas nevis