احساس نویسی

خدایا دست بقیه رو بگیر ، اونا بیشتر از من کمک میخوان ...

خدایا دست بقیه رو بگیر ، اونا بیشتر از من کمک میخوان ...

خدایا متشکرم ...

پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۱ فروردين ۹۵، ۱۱:۴۲ - دخترک
    ممنونم

13 آبان - 20 درصد تغییر

چهارشنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۳۲ ق.ظ
اول این که روز دانش آموز رو تبریک میگم - بهترین دوران هر کسی میتونه باشه ...و یه تبریکم بگیم به اقای علیرضا آذر ( شاعر  ) که امروز تولدش هست.یه تشکر هم بکنم از همتون که با نظر های قشنگتون منو شرمنده میکنین ...این 4 روز به اندازه 40 روز واسه من گذشت ...20 درصد تغییر کردم و خیلی چیزای جدید رو فهمیدم !!!اولین چیزی که فهمیدم این بود که خواب هایی که میبنم راسته !!!دو روز پیش خواب دیده بودم که یکی از فامیلامون از سربازی میاد !!!بعد از این که خوابم تموم شد متوجه پیام های از دست رفته توی گوشیم شدم - زنگ زدم و متوجه شدم که همه اونجا هستن !!! نکته جالبش اینه که اونی که از سربازی اومده بود هم همون موقع ای که من خواب دیده بودم اونجا اومده بود ...توی خواب من اونجا بودم - و کسایی که اون دور نشسته بودن رو دیدم و دقیقا مکانشونو از مامانم پرسیدم - درست بود ...یعنی من اونجا بودم ولی کسی منو نمیدید ...این خواب های من کمکم داره ترسناک تر میشه !!!دومین کاری که توی این چند روز کردم این بود که دارم کتاب میخونم اونم نه هر کتابی " رمان " اولین رمان زندگیم 900 صفحه هست !!!حالا موضوع رمان درباره یه نفریه که خواب زیاد میبینه و اکثرشون واقعی در میاد !!!   همه اینا تصادفیه اصلا من نمیدونستم موضوع رمان چیه همینجوری رفتم توی کتابخونه دانشگاه و برداشتم و خوندم ...حالا اون کتاب رو میخونم انگار دارم بعضی جاهای زندگیم رو میخونم ...سومین کاری که کردم این بود که رفتم یه جا برای اموزش - میخوام ایندمو هر جوری که شده تضمین کنم - دم همه استاد های خوش فکر گرم که هوای دانشجو های خوبشونو دارن - یه تشکر میکنم از استاد عزیزم که بهم معرفی کرد و منم رفتم.فردا روز تولد مهم ترین فرد توی زندگیه منه ...تا حالا جرائت زنگ زدن بهش رو نداشتم - بعد از این هم ندارم ...خدایا من چرا انقدر کم رو بی اعتماد به نفسم ؟؟؟حتما میپرسین چرا بهش نمیگم ؟؟؟ههه ...  همه چیز اونطوری که از پشت ویترین میبنین نیست.با بعضی ها نمیشه از عشق گفت ...  یعنی این مفهوم توشون تعریف نشده است ...خوب زنگ بزنم بهش چی بگم ؟؟؟   4 سال جرائت گفتنش رو نداشتم -  یعنی 4 سال تو حسرت یه سلام موندم - شاید الان دیر شده باشه ...کاش میفهمید ... کاش میفهمید که هر روز با یادش زندگی میکنم !!!کاش 10 درصد اونم همین حس رو داشت ...هر سال روز تولدش ذره ذره از جونم کم میشه تا تولدش تموم میشه و من هیچ کاری نکردم !!!فکر کردن بهش آزارم میده ...هعی ...خدایا ممنونم -  یه درخواستی داشتم : به همه عاشقا کمک کن که به عشقشون برسن ( به جز من ) - خدایا کمک کن دل هیچ کسی نشکنه  - چون دل های ما خیلی کوچیکه ...  خدایا خیلی خیلی دوست دارم ...یه دنیا باهاتون حرف دارم یه دنیا ...کاش میشد از یه صفحه بیشتر مینوشتم - فردا هم نیستم ...یه شعر مینویسم همین :من عادت ندارم تحمل کنمتو چشم غریبه گرفتار شییه جا غیر از این قلب خوابت برهتو قلبه یکی دیگه بیدار شینمیتونم این خالیو پُر کنمنمیتونم از چشم تو بگذرمتو از فصل ِ پاییز زیباتریمن از فصل پاییز تنهاترمیا مهدی ...پی نوشت :علیرضا آذر با اثر اثر انگشت میتونین دانلود کنین و لذت ببرین ...لینک دانلود : http://www.myganja2music.com/731698/alireza-azar-asar-angosht-ft-milad-babaei/

نظرات  (۵)

مرسی از تبریک.
تولد آقای آذر و همچنین تولد شخص مورد نظرتون مبارک. ان شاالله به هرچی میخواین برسین. حتی به اون شخص.
خوشحالم که همچی داره خوب پیش میره تو زندگیت.
شعر آخرتون هم بسیار زیبا بود.
یا مهدی.
پاسخ:
ممنون که انقدر محبت دارین ... خداروشکر - خدا باز هم شرمندم کرده شعر من نبودا - اثر استاد آذر بود ... امروز هم با اثر اثرانگشت اومد یا مهدی
سلام
منم ممنونم که سر میزنی تولد دوستان مبارک

و امیدوارم تو زندگی به هر چی میخوای برسی

یا علی
پاسخ:
ممنون از لطف شما امیدوارم شما هم هرجایی که هستین موفق تر باشین یا مهدی ...
۱۳ آبان ۹۴ ، ۱۳:۱۲ پریــــــ פֿـانومــ
سلاممممم خدمت شما

نمیشه یکم اندازه متنایی که مینویسین و بزرگ کنین من چشمام خیلی اذیت میشن

موفق باشید

یا حق.

پاسخ:
واقعا ببخشید - مشکل از قالبه از متن نیست !!! زمینه سیاه چشم هارو خسته میکنه باشیه سر فرص حتما اصلاحش میکنم ممنون از حضور گرم شما خیلی لطف دارین موفق تر باشین یا مهدی ...
انشاالله همه ی عاشقابه هم برسن حتی شمابه عشقتون شایدفقط یک روزبه عمرمون باقی مونده باشه پس این فرصت روازدست ندیم به اطرافیانمون بگیم چقدردوستشون داریم...اگه بهش نمی تونی بگی که دوستش داری پس فقط زنگ بزن بهش تولدش رو تبریک بگو مطمئنا خوشحال میشه
پاسخ:
زنگ زدم و گفتم خوشحال که هیچی ناراحت هم شد بیخیال ... چیزی رو که نمیشه تغییر داد ... ممنون از لطف شما خیلی خیلی ممنون
سلاااااام خدمت شما پس این چن روز خوب بوده براتونراستی کی هس دوست عزیزتون که منم از همینجا تولدشون رو تبریک میگم
ی پیشنهاد خو اگه نمیتونین بگین حداقل بزارین بیا وبتون شاید متوجه شد حرف دل شما رو
پاسخ:
ولش کن اونجوری فکر میکنه که دارم دروغ مینویسم - بزار همینجور بمونه نمیشه تغییرش داد ... ولش کن ... موفق تر باشین ... یا مهدی ...