احساس نویسی

خدایا دست بقیه رو بگیر ، اونا بیشتر از من کمک میخوان ...

خدایا دست بقیه رو بگیر ، اونا بیشتر از من کمک میخوان ...

خدایا متشکرم ...

پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۱ فروردين ۹۵، ۱۱:۴۲ - دخترک
    ممنونم

23 آذر - ارائه مقاله

دوشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۴، ۰۳:۳۱ ب.ظ
امروز باید یه مقاله رو ارئه میدادم ...شب قبلش بد خوابیده بودم بخاطر این که داشتم پاورپوینت رو آماده میکردم.خیلی رلکس و بدونه استرس سر وقت همه چیز طبق روال خودش تموم شد. این موضوعی که داشتم روش کار میکردم خیلی ناشناخته بود یعنی خیلی خیلی کم دربارش توی اینترنت مطلب بود.کتاب ، مجله ، مقاله و ...زیرو رو کردم تا تونستم توی یه هفته آمادش کنم ...صبح داشتم میرفتم ، یک ساعت زودتر بلند شدم - ورزش کردم - حموم آب سرد !!!  صبحانه بعد هم حرکت کردم ...هوا عالی بود - نم بارون توی صورت ...  فقط هر از چند گاهی بهت یادآوری میکرد که منم هستم.رفتم سمت دانشگاه - صبح کلاس رفتم -  بعدش با دوستام بودم - بالاخره ظهر شد و من رفتم واسه نماز ...یکی از دوستام منو دید یه پلاک بهم داد که فاطمه زهرا روش حک شده بود - قشنگ بود ...  همونجا انداختم گردنم.منتظر بودم تا کلاسم شروع بشه - اصلا استرس نداشتم چون خیلی ارائه داشتم قبلا - استرسم صفر بود.یاد اولین ارائه پاورپوینتم  افتادم . باید با یکی از دوستام ارئه میکردم - اسمش ابراهیم بود 5 سال ازم بزرگتر بود میگفت استرس نگیر فکر کن داری واسه دوستت یه مسئله رو تعریف میکنی - به استاد هم دقت نکن- از اون اول هم استرس نمیگرفتم ...   بگذریم کلاس شروع شد ...  استاد اسمم رو خوند - طبق معمول گفت چقدر وقت میخوای ؟؟؟   گفت معمولش 15 دقیقه هست من بهت 20 دقیقه میدم.گفتم استاد کمه !!!   گفت بیست دقیقه کمه ؟؟؟  مطلب زیاده حیفه کم کنمش -  ناقص میشه !!!گفت باشه 30 دقیقه ...با نام خدا شروع کردم ...اولین چیزی که همیشه سعی میکنم توی ارائه در نظر بگیرم سادگیه ...از اول موضوع تعریف کردم -  بچه ها کم کم داشتند گوش میدادن - 10 دقیقه نگذشته بود که همه کل کلاس باهام بودن ... استاد هم فقط داشت گوش میداد ...توی مقاله های قبلی همیشه خواب آلود بودند - این مقاله انگار داشت از مسائل سری پرده بر میداشت !!!نیم ساعتم تموم شد دیدم همه دارن نگاه میکنن منم که پر حرف ...کمکم تخصصی کردم و رفتم روی تخته شکل هارو ترسیم میکردم !!!همه داشتن نگاه میکردن ...40 دقیقه ...تست های میدانی من شروع شد - جالب تر از اسلاید های قبلی !!!داشتم 40 دقیقه یکسره حرف میزدم - گرما داشتم میپختم ...خودمم انتظار نداشتم که انقدر خوب گوش بدن ...  50 دقیقه تست های من تموم شد.پاورم تموم شد ...حالا نوبت فیلم ها شده بود ...   منم که یکسره داشتم حرف میزدم - هر کسی از یه طرف داشت سوال میپرسید !!!سوال !!!   بچه ها چه امروز خوب شدن !!!  واسم جالب بود ...فیلم هارو هم گذاشتم و روش حرف میزدم ...روی فیلم داشتم نتیجه گیری میکردم ...  خودمم هم داشتم خسته میشدم ...   ولی بچه ها داشتند نگاه میکردند ...یعنی دست هیشکی گوشی نبود - سر هیچکی پایین نبود !!!   چه جالب !!!70 دقیقه بالاخره ول کردم - استاد به من نگاه کرد گفت ...میدونی چقدر شده ؟؟؟   گفتم نه !!!  گفت 70 دقیقه ...بچه ها گفتن واقعا 70 دقیقه شد !!!  -  ما که متوجه نشدیم انقدر بحث شیرین بود !!!دمشون گرم چطور شده طرف منو میگیرن !!!   استاد اومد پیشم گفت توی طول ترم هیچ پروژه ای به این خوبی ندیده بود ...گفت با این که موضوعی سخت بود ولی عالی گردآوری و اجرا شده بود ...من یعنی شبیه علامت تعجب شده بودم ...کلاس تموم شد با مدیریت زمانی که من کردم ...داشتم میرفتم سمت خونه که استاد با ماشین اومد گفت بیا بالا برسونمت !!!بهم گفت خوبه ادامه بده ...  یه چیزی میشی !!!خیلی اعتماد به نفس گرفتم - تشکر کردم و اومدم ...حالا اینجام ...میشه گفت روز خوبی بود ...خدایا ممنونتم ...یا مهدی ...پی نوشت : اول بگم که من نمیخواستم از خودم تعریف کنم فقط یه خاطره بود .دوم این که من خاطره نویسی نمیکنم - این رو همینجوری نوشتم ببخشید که زیاد اصولی نبود.سوم این که خیلی خیلی ممنون که بهم نظر میدین -  میخونین مطالبمو !!!  خیلی خوبین ... چهارم اشکالی دیدین بگین - انتقاد دوست دارم.

نظرات  (۵)

you are a paefect student...!!
Good luck!
پاسخ:
ممنون شما لطف دارین ... خوب نیستم ... بزرگی شماست که همرو بزرگ میبینین ... شماهم همینطور ... موفق تر ببینمتون یا مهدی
paefect=perfect
پاسخ:
ok
سلام....خیلی ممنون که به وبلاگم اومدین...
از وبلاگتون خیلی خوشم اومد از اوناس که از خوندن پستاش خسته نمیشم...
خاطرتون جالب بود...منم امروز باید یه همچین کاری رو انجام بدم...
از خوندنش واقعا لذت بردم...بهتون تبریک میگم
پاسخ:
خواهش میکنم - وبلاگتون فوق العاده بود !!! شما لطف دارین - این از بزرگی شماست که پست هامو خوب میبینین - خیلی خوشحالم که میخونین !!! استرس نداشته باشین - اگه بلد باشین که حله !!! اگرم نه ارائه رو ببرین به سمتی که بلدین ... امیدوارم موفق بشین - با نمره بالا !!! ممنونم خیلی لطف دارین به من موفق تر ببینمتون
چه جالب. واقعا خوشحال شدم.
حالا ما که سمینار و ارائه مقاله نداریم ولی من خودم عاشق کنفرانس دادنم.
خسته نباشی.
پاسخ:
خوشحالم که جالب بود - ممنون دبیرستان هم کنفراس داره که !!! - من هنرستان بودم کنفرانس هم میدادیم ... حتما تجربی ها ندارن ممنونم ... موفق تر ببینمت ...
چه جالب...
حتما خیلی خوب ارائه اش کردین. شک نکنین.چون این روزا خیلیا حواسشون به حرفای استادم نیست چه برسه به کنفرانس و ارائه ی بقیه...
موفق باشید...
پاسخ:
اره واقعا وقت گذاشته بودم ... بستگی داره درس چی باشه !!! درس های تخصصی مورد توجه خیلیا قرار میگیره - امادگی دفاعی هم کنفرانس داده بودم ... خودمم هم موقع کنفرانس دیوونه شده بودم چه برسه به بقیه ... در کل به درس ربط داره باید مخاطب حس کنه که گوش دادن به موضوع به نفعشه ... ممنون که انقدر به من لطف دارین ...