احساس نویسی

خدایا دست بقیه رو بگیر ، اونا بیشتر از من کمک میخوان ...

خدایا دست بقیه رو بگیر ، اونا بیشتر از من کمک میخوان ...

خدایا متشکرم ...

پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۱ فروردين ۹۵، ۱۱:۴۲ - دخترک
    ممنونم

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اهنگ های احساسی» ثبت شده است

لیلی بنشین خاطره ها را رو کن  / لب وا کن و با واژه بزن جادو کنلیلی تو بگو،حرف بزن،نوبت توست / بعد از من و جان کندن من نوبت توستلیلی مگذار از دَمِ خود دود شوم / لیلی مپسند این همه نابود شوملیلی بنشین،سینه و سر آوردم / مجنونم و خونابِ جگر آوردممجنونم و خون در دهنم می رقصد / دستان جنون در دهنم می رقصدمجنون تو هستم که فقط گوش کنی / بگذاری ام و باز فراموش کنیدیوانه تر از من چه کسی هست،کجاست / یک عاشقِ این گونه از این دست کجاستتا اخم کنی دست به خنجر بزند / پلکی بزنی به سیم آخر یزندتا بغض کنی،درهم و بیچاره شود / تا آه کِشی،بندِ دلش پاره شوداِی شعله به تن،خواهرِ نمرود بگو / دیوانه تر از من چه کسی بود،بگوآتش بزن این قافیه ها سوختنی ست / این شعرِ پُر از داغِ تو آتش زدنی ستاَبیاتِ روانی شده را دور بریز / این دردِ جهانی شده را دور بریزمن را بگذار عشق زمین گیر کند / این زخمِ سراسیمه مرا پیر کنداین پِچ پِچه ها چیست،رهایم بکنید / مردم خبری نیست،رهایم بکنیدمن را بگذارید که پامال شود / بازیچه ی اطفالِ کهنسال شودمن را بگذارید به پایان برسد / شاید لَت و پارَم به خیابان برسدمن را بگذارید بمیرد،به درَک / اصلا برود ایدز بگیرد،به درَکمن شاهدِ نابودی دنیای منم / باید بروم دست به کاری بزنمحرفت همه جا هست،چه باید بکنم / با این همه بن بست چه باید بکنملیلی تو ندیدی که چه با من کردند / مردم چه بلاها به سَرم آوردندمن عشق شدم،مرا نمی فهمیدند / در شهرِ خودم مرا نمی فهمیدنداین دغدغه را تاب نمی آوردند / گاهی همگی مسخره ام می کردندبعد از تو به دنیای دلم خندیدند / مردم به سراپای دلم خندیدنددر وادیِ من چشم چرانی کردند / در صحنِ حَرم تکه پرانی کردنددر خانه ی من عشق خدایی می کرد / بانوی هنر،هنرنمایی می کردمن زیستنم قصه ی مردم شده است / یک تو،وسط زندگیم گم شده استاوضاع خراب است،مراعات کنید / ته مانده ی آب است،مراعات کنیداز خاطره ها شکر گذارم،بروید / مالِ خودتان دار و ندارم،برویدلیلی تو ندیدی که چه با من کردند / مردم چه بلاها به سرم آوردندمن از به جهان آمدنم دلگیرم / آماده کنید جوخه را،می میرمدر آینه یک مردِ شکسته ست هنوز / مرد است که از پا ننشسته ست هنوزیک مرد که از چشمِ تو افتاد شکست / مرد است ولی خانه ات آباد،شکستدر جاده ی خود یک سگِ پاسوخته بود / لب بر لب و دندان به زبان دوخته بودبر مسندِ آوار اگر جغد منم / باید که در این فاجعه پرپر بزنم
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۴ ، ۱۳:۵۳
ehsas nevis