احساس نویسی

خدایا دست بقیه رو بگیر ، اونا بیشتر از من کمک میخوان ...

خدایا دست بقیه رو بگیر ، اونا بیشتر از من کمک میخوان ...

خدایا متشکرم ...

پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۱ فروردين ۹۵، ۱۱:۴۲ - دخترک
    ممنونم

تومور2 - علیرضا آذر

سه شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۴، ۰۵:۲۴ ب.ظ
زندگی یک چمدان است که می آوریش / بار و بندیل سبک می کنی و می بریشخودکشی،مرگ قشنگی که به آن دل بستم / دسته کم هر دو سه شب سیر به فکرش هستمگاه و بیگاه پُر از پنجره های خطرم / به سَرم می زند این مرتبه حتما بپرمگاه و بیگاه شقیقه ست و تفنگی که منم / قرص ماهی که تو باشی و پلنگی که منمچمدان دست تو و ترس به چشمان من است / این غم انگیزترین حالت غمگین شدن استقبل رفتن دو سه خط فحش بده،داد بکش / هی تکانم بده،نفرین کن و فریاد بکشقبل رفتن بگذار از تهِ دل آه شوم / طوری از ریشه بکش ارّه که کوتاه شوممثل سیگار،خطرناک ترین دودم باش / شعله آغوش کنم حضرت نمرودم باشمثل سیگار بگیرانم و خاکستر کن / هر چه با من همه کردند از آن بدتر کنمثل سیگار تمامم کن و ترکم کن باز / مثل سیگار تمامم کن و دورم اندازمن خرابم بنشین،زحمت آوار نکش / نفست باز گرفت،این همه سیگار نکشآن به هر لحظه ی تب دار تو پیوند، منم / آنقدر داغ به جانم ،که دماوند منمتوله گرگی ،که در اندیشه ی شریانِ منی / کاسه خونی،جگری سوخته مهمان منیچَشم بادام،دهان پسته،زبان شیر و شکر / جام معجونِ مجسم شده این گرگ پدرتا مرا می نگرد قافیه را می بازم / ... بازی منتهی العافیه را می بازمسیبِ سیب است تَن انگیزه ی هر آه منم / رطب عرشِ نخیل او قدِ کوتاه منمماده آهوی چمن،هوبره ی سینه بلور / قاب قوسِین دهن، شاپریه قلعه ی دورمظهر جانِ پلنگم که به ماهی بندم / و به جز ماه دل از عالم و آدم کندمماهِ بیرون زده از کنگره ی پیرهنم / نکند خیز برم پنجه به خالی بزنمخنده های نمکینت،تب دریاچه ی قم / بغض هایت رقمی سردتر از قرنِ اتممویِ بَرهم زده ات،جنگل انبوه از دود / و دو آتشکده در پیرهنت پنهان بودقصه های کهن از چشم تو آغاز شدند / شاعران با لب تو قافیه پرداز شدندهر پسربچه که راهش به خیابان تو خورد / یک شبه مرد شد و یکه به میدان زد و مُردمن تو را دیدم و آرام به خاک افتادم / و از آن روز که در بندِ توام آزادمچشممان خورد به هم،صاعقه زد پلکم سوخت / نیزه ای جمجمه ام را به گلوبند تو دوختسَرم انگار به جوش آمد و مغزم پوسید / سرطانی شدم و مرگ لبم را بوسیددوزخِ نی شدم و شعله دواندم به تنت / شعله پوشیدم و مشغولِ پدر سوختنتبه خودم آمدم انگار تویی در من بود / این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بودپیش چشم همه از خویش یَلی ساخته ام / پیش چشمان تو اما سپر انداخته امناگهان دشنه به پشت آمد و تا بیخ نشست / ماه من روی گرفت و سر مریخ نشستآس ِ در مشتِ مرا لاشخوران قاپ زدند / کرکسان قاعده را از همه بهتر بلدندچایِ داغی که دلم بود به دستت دادم / آنقدر سرد شدم،از دهنت افتادمو زمینی که قسم خورد شکستم بدهد / و زمان چَنبره زد کار به دستم بدهدتو نباشی من از آینده ی خود پیرترم / از خر زخمیِ ابلیس زمین گیر ترمتو نباشی من از اعماق غرورم دورم / زیر بی رحم ترین زاویه ی ساطورمتو نباشی من و این پنجره ها هم زردیم / شاید آخر سر ِ پاییز توافق کردیمهر کسی شعله شد و داغ به جانم زد و رفت / من تو را دو... دهنه روی دهانم زد و رفتهمه شهر مهیاست مبادا که تو را / آتش معرکه بالاست مبادا که تو رااین جماعت همه گرگند مبادا که تو را / پی یک شام بزرگند مبادا که تو رادانه و دام زیاد است مبادا که تو را / مرد بد نام زیاد است مبادا که تو راپشت دیوار نشسته اند مبادا که تو را / نا نجیبان همه هستند مبادا که تو راتا مبادا که تورا باز مبادا که تو را / پرده بر پنجره انداز مبادا که تو رادل به دریا زده ای پهنه سراب است نه / برف و کولاک زده راه خراب است نروبی تو من با بدن لخت خیابان چه کنم / با غم انگیزترین حالت تهران چه کنمبی تو پتیاره ی پاییز مرا می شکند / این شب وسوسه انگیز مرا می شکندبی تو بی کار و کسم وسعت پشتم خالیست / گل تو باشی من مفلوک دو مشتم خالیستبی تو تقویم پر از جمعه بی حوصله هاست / و جهان مادر آبستن خط فاصله هاستپسری خیر ندیدهَ م که دگر شک دارم / بعد از این هم به دعاهای پدر شک دارممی پرم ،دلهره کافیست خدایا تو ببخش / ... خودکشی دست خودم نیست، خدایا تو ببخشقشنگی اهنگ : 88%دانلود - حجم 8.10 مگابایت

نظرات  (۷)

ببخشید خیلی مستقیم میگم ولی بنظرم اصلا متن جالبی نبود چون محتواش ناامیدی بود و باوجود خدا ناامیدی معنی نمیده .ادم توی بدترین شرایط که فکر میکنه هیچ اتفاق خوبی دیگه نمیفته باید هنوزم امید داشته باشه ، به خدا ... خدا ... خدا
یه تلقین کاملا ناامید کننده بود . حتی اگه هیچی خوب نیست باید خوب ، مثبت و امیدوارکننده به خودمون تلقین کنیم انگار که همه چی خوبه
توکل بر خدا ... یا مهدی
پاسخ:
من از مستقیم گفتن شما خوشحال میشم. این روزا نمیدونم چرا اون انرژی مثبت خودمو از دست دادم - حق کاملا با شماست. ممنون که انقدر راهنمایی خوبی به من میکنین ممنون از این همه لطفی که به این وب دارین و وقت میزارین مطالب منو میخونین. این دیدگاه هاتون فوق العادست ممنون که انقدر به من لطف دارین - نمیدونم چطور تشکر کنم
از نظر شما 88 درصد قشنگه
نظر هرکس محترمه و من به نظر شما احترام میگذارم
پاسخ:
من نمیخوام نظر من محترم باشه - نظر خودتون هم بگین اون برای من محترم تره
عااااالی. دوسش دارم.
تومور دو و هم مرگ عالین.
کلا کتاب اسمش همین است آقای آذر عالیه.
پاسخ:
آذر رو خیلی دوست دارم شخصیت خیلی خوبی داره ...
ایشالا خدا خودش مشکل همه رو حل کنه...
التماس دعا
ممنون از حضورتون
پاسخ:
ممنون خیلی به من لطف دارین
به نظر من 90 درصد قشنگه.
پاسخ:
انگار خیلی دوسش داشتی ... منم خیلی این اهنگو دوست دارم - بالاترین نمررو گرفت
خیلییییی قشنگ بودممنون
پاسخ:
خواهش - لطف نمره بدین ممنون از حضور قشنگتون
۰۶ آبان ۹۴ ، ۱۵:۰۹ عادل فنائی
سلام . این وظیفه من است که به دوستان ارادت داشته باشم و جویای احوالشان . سلامتی شما همیشه دعای ورد زبانم است . . .
پاسخ:
شما خیلی لطف دارین به من وقعا باعث افتخار منه دیدگاه های شما رو توی وبلاگم میبینم. امیدوارم شما هر کجا که هستین بهترین حال رو داشته باشن ... واقعا خجالت زده میشم وقتی نظرات پر معنای شما رو میبینم - چون نمیتونم کاری کنم که جواب این همه محبت شما رو بدم - واقعا ممنون همیشه موفق باشین یا مهدی ...